سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پای درد دل مردم - احمدی نژاد آمد ...

[دانشمند] هنگامی که از آنچه نمی داند پرسیده شد، ازگفتن «خداوند داناتر است» خجالت نکشد . [امام علی علیه السلام]

مطالب زیر توسط      نوشته شده است!

پای درد دل مردم
 

داستانی را نقل می کنند از حضرت امیر (ع) که روزی ایشان زنبیل بیوه زنی را برای کمک به در خانه او بردند و در طول مسیر آن بیوه زن بدون شناخت آن حضرت بسیار ایشان را نفرین کرد بعد از اینکه به در خانه آن زن رسیدند به حضرت گفت که ای مرد بیا و به من در آماده کردن غذا کمک کن ،یکی از ما دو  بچه ها را سرگرم کند و دیگری  تنور را برای پخت نان آماده ، حضرت برپا کردن تنور را بر عهده گرفتند و هنگامیکه تنور آماده و آتش شعله ور شد سر مبارکشان را بر آتش گرفته و فرمودند : (( خدایا از علی بگذر ))

امیر المومنین در دوران خلافتشان زیاد این جمله را می گفتند اما نکته قابل تامل در اینجا گرفتن سر بر آتش است .

چرا ، چرا این بار سر بر آتش می گیرند؟

حکایت این چرا قصه ای بس دراز است ، قصه ای که امروز درد جامعه ماست.

زمانی که حضرت با واسطه ای از اوضاع مردمی همچون آن بیوه زن مطلع می شدند می گفتند (( خدایا از علی بگذر )) اما زمانی که خود این واقعیت را می بینند و با تمام وجود درک می کنند ((سر بر آتش)) می گیرند، و علی (ع) بارها سر بر آتش گرفت.

آری تمام قصه در همین نکته پنهان شده است، نکته ای بس شگفت.

در این مملکت تمام مسئو لان که هیچ تمام مردم حتی در دور افتاده ترین روستا های کشور بر مشکلات واقفند،و نکته جالب این جاست که ما می بینیم همه آن مشکلاتی که مسئولان می دانند مردم هم نیز می دانند ! و تعجب ما از این است که چرا مسئولان در صحبتهایشان این قدر تاکید دارند که از مشکلات جامعه با خبرند و می گویند که ما از مشکلات مطلعیم مشکلاتی که تمام مردم هم از آن مطلع هستند ، و اینجاست که باید بگوییم فرق بین مردم و مسئولان در کجاست؟به هیچ عنوان ضعف کشور ما در این نقطه نیست.

خیر، مشکل کار جای دیگریست ، آری همه مسئولان از مشکلات و معضلات جامعه آگاهند اما باید بگویم که ضعف ما در لمس مشکلات است ، و باید بپرسیم که آیا مسئولان خود این مشکلات را با حضور در جامعه  درک کرده اند یا اینکه خبر آنها را برایشان آورده اند ، آری حضور در جامعه و لمس مشکلات مردم از نزدیک کلید گم شده حل این معما است.

گاهی ما شاهد هستیم که  مسئولان می گویند ، ما در میان مردم هستیم ، می رویم، می آییم و می بینیم.

آری می روید ومی آیید در ماشین های کولر دار و  ضد گلوله و می بینید از درون همان ماشین ها و در برابر باد خنک کولر و شما در برابر آن باد خنک چه می دانید از عطش  آن راننده تاکسی که صبح تا غروب برای درآوردن یک لقمه نان جان می کند و در آفتاب سوزان عرق می ریزد.

آری از درون ماشین خنکتان آن راننده تاکسی را می بینید ولی آیا هیچ وقت واقعاً حال او را با این دیدن درک می کنید؟

آیا شده است برای یک بار و فقط برای یک بار از ماشینتان پیاده شوید و با او چند کلامی صحبت کنید  تا یکی از درد هایی که همیشه در اتاقتان و در پشت صندلی راحتی برایتان می آورند از زبان صاحب درد بشنوید؟ آیا فکر نمی کنید که اگر این مشکل را از زبان صاحب درد بشنوید تاثیر عمل شما  برای حل این مشکل بیشتر خواهد شد؟

چرا افرادی که امروز برای انتخابات ریاست جمهوری در بین مردم حاضر می شوند در دوران مسئولیتشان  حاضر نمی شدند و آیا واقعاً تضمینی وجود دارد که بعد از انتخاب شدن دوباره در میان مردم حاضر شوند؟

در میان تمامی کاندیداهای موجود فقط احمدی نژاد بود که زمانی که در اردبیل استاندار در خوی و ماکو فرماندار بود همیشه پای درد دل مردم می نشست و این خلا را به سهم خود پر می کرد او اکنون که نیز شهردار تهران است هر پنجشنبه با مردم دیدار می کند و حداقل اثر این دیدار ها این است که مردم حرفهایشان را می زنند و به نوعی تخلیه می شوند در این میان مشکل تعداد قابل توجهی از مردم نیز حل می شود اما این حداقل نکته این دیدار هاست نکته اصلی این دیدار های مردمی به قول خود احمدی نژاد (( تلنگر )) می باشد.

آری اصلی ترین نکته نشستن پای درد دل مردم تلنگر زدن به خود برای تلاش بیشتر در جهت حل مشکل  است  در مملکت اسلامی مسئولان باید حداقل هر ماه یک بار پای درد دل مردم بنشینند و این تلنگر را به خود بزنند و درد جامعه را با تمام وجود حس کنند آیا شنیدن درد از زبان باز نشسته ای که در ماه 140 هزار تومان حقوق می گیرد و 80 هزار تومان اجاره خانه می دهد ، از زبان معلمی که صبح تا شب در حال کار است و ماهی 250 هزار تومان حقوق می گیرد و دختر و پسر دم بخت دارد ، از زبان جوانی که برای تشکیل یک زندگی با حداقل امکانات در مانده یک وام 400 هزار تومانی است ، از زبان کار گری که هیچ دلگرمی برای آینده خودش و فرزندانش ندارد و... تاثیر بیشتری ندارد؟

 در این دو سال تصدی احمدی نژاد به عنوان شهردار او هر هفته پنجشنبه ها 7 الی 12 ساعت بطور مستقیم با مردم صحبت می کرد تا شخصاً مشکلشان را حل کند و این تلنگر باعث شود که او در روز عای دیگر هفته با جدیت بیشتری کار کند و مردمی که سالهای بسیار بود که مسئولی را در میان خودشان نمی دیدند به قول یکی از چهره های اصلاح طلب چنان دور او را گرفته و دست بر سر و روی او می کشیدند که گویی قدیسی است در میان آنها .

از عدالت نبود دور گرش پرسد حال        پادشاهی که به همسایه گدایی دارد

 


موضوعات یادداشت نظرات شما ()

دوشنبه 103 آذر 5

امروز:   17   بازدید

فهرست

[خـانه]

[شناسنامه]

[پست الکترونیــک]

[ورود به بخش مدیریت]

موضوعات وبلاگ

حضور و غیاب

یــــاهـو

لوگوی خودم

پای درد دل مردم - احمدی نژاد آمد ...

جستجوی وبلاگ من

 :جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

لوگوی دوستان




لینک دوستان

خیبر
سلام برمهدی فاطمه (س)
اوصولگرا
مردم یار
سیطره
خدمت
نظرسنجی
تحولگر
ستاد مردمی دکتر در کرج
ستاد مردمی دکتر در لرستان
ائتلاف بزرگ نسل سومی ها
مصداق رجایی
یار در خانه و ما...
نظرسنجی درباره انتخابات ریاست جمهوری خردادماه (صداوسیما)
دکتر تراکتور احمدی نژاد
روزنامه دانشجویی ...
انصارنیوز
یا زهرا
الکی
انتخابات نهمین ....

آوای آشنا

صدای خودم

اشتراک

 

آرشیو

شماره 1
شماره2
تابستان 1384
بهار 1384

طراح قالب

www.parsiblog.com

تعداد   74713   بازدید